یوسف من...

ساخت وبلاگ
 

حضرت علی اکبر ع

 

یوسف من چاه را با نیزه ها حس کرده ای

پنجه ناپاک صدها گرگ را حس کرده ای

چشم هایم را تماشای تو غافل گیر کرد

عضوهای اربأ اربایت پدر را پیر کرد

چشمهایت در میان موجی از خون غرق بود

بین زخم پهلویت با زخم هایت فرق بود

دیدمت جسم تو را بر نیزه ها اویختند

ذره ذره پیکرت را بر زمین می ریختند

تا تنت را لمس کردم غصه ها اغاز شد

هر کجا دستم رسید انجا شکافی باز شد

پیکرت با تیغ های داغ جراحی شده

هر کدام از عضوهایت یک طرف راهی شده

قاتل تو نیزه ها و قاتل من خنده ها

لااقل برخیز با عمه بگو اینجا میا

حسن کردی

(غزل گريه .(شعرمذهبي و آئيني)...
ما را در سایت (غزل گريه .(شعرمذهبي و آئيني) دنبال می کنید

برچسب : یوسف منصورزاده,یوسف منصوری,یوسف منشاوی,منطقه یوسف آباد تهران, نویسنده : dqazalegerye2 بازدید : 166 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 21:08