حرم جهان من و اسمان مردم بود
همیشه خاطره انگیز و پر تلاطم بود
حرم برای من اغاز راه رفتن شد
شما معلم و تشویق من تبسم بود
سرود چک چک باران و سنگ مرمر ها
و کودکی که سرش زیر چادری گم بود
تو را مخاطب حرفم همیشه میدیدم
چقدر بین من و چشمتان تفاهم بود
سه بخش بود ""محبت ""دلم به من میگفت
پدر و مادر و بخشی امام هشتم بود
""دلم برای خودم تنگ میشود""وقتی
ضریح کودکی ام کاسه های گندم بود
تمام خاطره های سپید من اینجاست
شب و حرم و فرشته که در ترنم بود
کجاست لهجه پاک دهاتی ام امروز
که در ضمیر وجودم هرانچه گفتُم بود
سخاوت ابدی تو سهم این خاک است
و دستهای شما ابروی افلاک است
حسن کردی
(غزل گريه .(شعرمذهبي و آئيني)...
برچسب : یا امام الرئوف, نویسنده : dqazalegerye2 بازدید : 180